درسادرسا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

درسا زندگي من

سالگرد عقد

1391/5/24 5:31
نویسنده : مامان درسا
118 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم.

دو روز ديگه سالگرد عقد منو و بابا ناصره.

ميخوام از اون روزا بگم.سال85 بود كه قرار شد بابا ناصر با خونوادش بياد خواستگاري.اونروزا من تو يه كارخانه تو قسمت اداري كار ميكردم.همه چيز خوب بود تا اول تيرماه وقتي واسه خريد با مامان جون و خاله سارا رفته بوديم بندر گناه تصادف كرديم،خدا رو شكر خاله سارا  آسيبي نديد ولي مامان جون تو لگنش يه ترك برداشت ومن...صورتم داغون شده،كتفم شكست،گردنم ضربه ديد...خيلي روز بدي بود حتي فكركردن بهش هم اذيتم ميكنه.وقتي بابا ناصر فهمي تصادف كردم اومد پيشم،اونموقع بابايي سرباز بود.چون ميخواست روحيم عوض شه اصرار كرد زودتر عقد كنيم.تو روز 25 مرداد 85 عقد كرديم.با صورت بسته و...

اونروزا خيلي با اين صورت مشكل داشتم،فكر ميكردم همه دارن به من نگاه ميكنن.سخت بود.هنوز نتونستم با اين وضعيت كنار بيام.درسته همه ميگن ديگه زياد جاي زخم رو صورتم معلوم نيست ولي نميتونم باهاش كنار بيام.

دوست دارم كوچولوي دوست داشتني من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)